آسمان دل من
زندگی فاصله ی چشم تو تا چشم من است
تا مرا می نگری
می روم تا بسرایم غزلی دیگر را
غزلی از شب عشق
غزلی از دل یک بلبل مست
که در این آتش سوخت
آتش چشم نگاه گل سبز
که به اندازه ی خورشید تمنا گرم است.
تو و تنهایی و من, یکرنگیم
همه از فاصله ها رنگ شدیم
از زمانی که به مهتاب،سخن ها گفتیم
در دل تیره ی شب
در پس پنجره, شبرنگ شدیم
من تمنای تو را زار زدم
آسمان از غم من ابری شد
اما نگریست
شاید او از لبه ی رسوایی،مثل من می ترسد
کاش بارانی می شد
آسمان دل من...!
نظرات شما عزیزان: